دختر مهربون مامان و بابا

خرید لباس صبا جون

1389/12/19 12:00
نویسنده : مامان و بابا
323 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم

سلام نفسم

وای اگه بدونی چقدر دلم برات تنگ شده

قربون اون چشمای قشنگت بشه مامانی

مامانی چند تا از عکسات رو تو کامپیوتر شرکت کپی کردم و روزی هزار بار با نگاه کردن به اونها قربون صدقت می رم الهی دورت بگردم جیگر مامان

دوستت دارم

دختر نازنیم

بالاخره روز ۱۲ اسفندماه که روز پنج شنبه بود برای خرید لباسهای عیدت با باباجون رفتیم خرید

چند تا لباس خوشگل برات خریدم که حتما عکساش رو هم تو پست های بعدی برات میگذارم

البته هنوز تنت نکردم ولی میدونم که خیلی تو این لباسها خوشگل میشی عزیزم

دوستت دارم

راستی مامانی درباره رفتنمون به بازارچه خیریه هم حتما برات می نویسم

متاسفانه امروز خیلی سرم شلوغ بود باز هم فرصتی نشد که اتفاقات چند روز گذشته رو برات تعریف کنم ولی حتما حتما قول میدم که برات تو پست های بعدی بگذارم

امروز پنج شنبه ۱۹ اسفند ماه و بابایی روزهای پنج شنبه خونه می مونه

باهاش که تماس گرفته بودم طفلکی اینقدر کار کرده بود که صداش حسابی خسته بود اخه در طول هفته وروجک خانوم اصلا اجازه هیچ کاری رو به ما نمی دی و بابایی روزهای پنج شنبه که من و تو خونه نیستم فرصت رو غنیمت میشمره تا خونه رو تمیز کنه

واقعا باید بگم که بابا رضا هم بابای خیلی خوبیه و هم همسر خیلی خوبی

و من به داشتن هر دوی شما افتخار می کنم و دوستتون دارم

فعلا میرم ولی سعی می کنم خیلی زود دوباره بیام و برات بنویسم چون عاشق اینم که بیام اینجا هم به دوستای خوبم سر بزنم و هم برای تو عشقم بنویسم

عشق من فعلا خداحافظ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان فرشته
22 اسفند 89 17:34
صبا جونم مبارکت باشه عزیزم ........... ان شاا... همیشه شاد و خوشبخت باشید مامان مهربون