مریضی دختر گلم
سلام دختر گلم
سلام زندگي مامان
الهي مامان قربونت بشه عزيزم
چند روزي بود كه متاسفانه مريض شده بودي و حسابي من و بابايي از اين بابت ناراحت بوديم و غصه خورديم
روز چهارشنبه هفته گذشته كه رفتم خونه زن عمو كه شما رو آورد ديدم بدنت خيلي گرمه
اون روز هم قرار بود يكي از دوستات به اسم تينا با مامانش بيان كه چند ساعتي شما با هم بازي كنيد
عصر ديدم عمه شهرزاد و عمه فرزانه هم اومدند بعد از كمي صبحت و احوالپرسي تينا و مامانيش هم از راه رسيدند و
از ديدن تينا جون كلي ذوق كرده بودي و شروع كرديد به بازي كردن با اسباب بازيها و من و مامان تينا هم مشغول صحبت كردن و در عين حال كنترل كردن شما بوديم
چند تا عكس هم از بازيهاتون گرفتم كه حتما تو وبت ميگذارم عزيزم
ساعت حدود 9:30 دقيقه شب بود كه مهمونا رفتن و شما هم خوابت گرفته بود كمي استراحت كردي و بعد از بيدار شدن ديدم كه كمي تب داري براي اينكه تبت بالاتر نره چند قطره استامينوفن بهت دادم
بابايي هم رفت داروخانه تا شياف برات تهيه كنه كه اگر خدايي نكرده تبت خيلي بالا رفت استفاده كنيم تا روز پنج شنبه بريم پيش دكتر
متاسفانه اون شب تا صبح تب بدي داشتي و من و بابايي تقريبا تا خود صبح بيدار و خواب شديم و حسابي مريضيت ناراحتمون كرده بود
خلاصه اينكه اين تب شديد باعث شد حدودا پنج روزي من و بابايي درگير انجام آزمايشات مختلف و كنترل تب شما بوديم
خوشبختانه نه آزمايش خون و نه آزمايش ادرار نشانگر وجود هيچ عفونتي نبود و دكتر گفت كه به احتمال زياد يه تب ويروسي كه بايد دوره اش سپري بشه تا تبت پايين بياد و تنها كاري كه بايد مي كرديم اين بود كه نذاريم تا تبت بالا بره
بعد از گذشت تقريبا يك هفته ديروز بالاخره تبت پايين اومد و ما رو حسابي خوشحال كرد
اگه بدوني دختر اين چند روز به من و بابا جون چقدر سخت گذشت
از طرف اعصابمون به خاطر مريضيت به هم ريخته بود و ناراحت بوديم و از طرفي هم چون تبت بالا بود مدام بهانه مي گرفتي و گريه مي كردي و بايد تو بغل مي چرخونديمت و اين هم حسابي خستمون كرده بود
ميدوني دخترم مامان و باباها حاضرن هر مريضي هست خودشون بگيرن ولي به ني ني هاي نازشون كوچكترين آسيبي نرسه
مخصوصا بابايي كه از بس دوستت داره داشت ديوونه مي شد
البته خدا رو صد هزار مرتبه كه به خير گذشت
تو اين چند روز چون اشتهات به غذا كم شده بود حسابي لاغر شدي خوشگلم
الهي مامان دورت بگرده از اينكه بيحال بودي و بازي نمي كردي خيلي دلم گرفته بود
انشاءالله كه ديگه هيچ وقت مريض نشي مامان جون