دختر مهربون مامان و بابا

اسباب کشی

1390/3/7 14:12
نویسنده : مامان و بابا
353 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام دختر نازنینم

مامان جون بالاخره روز جمعه ٣٠ اردیبهشت ماه با مشکلات بسیار اسباب کشی انجام شد و جابجا شدیم و رفتیم خونه جدید

آخ مامانی اگه بدونی که چقدر من و بابا جون تو این اسباب کشی خسته شدیم

این جابجائی فقط و فقط به خاطر اینکه باعث می شد شما کمی راحت باشی انجام شد و همین هم باعث می شد که سختی کار رو راحت تر تحمل کنیم.

انشاء الله که این خونه جدید هم برای شما راحت تر باشه و هم برای من و بابائی که رفت و آمد خیلی خسته مون کرده

حالا دیگه شما تو سرما و گرما برای تردد بین خونه خودمون و خونه عموجون اذیت نمی شی و خیلی راحت شدیم

خوب خدا رو شکر

راستش عزیز دلم

تو این جابجایی شما هم خیلی خسته شدی چون ساعتهای طولانی از من و بابایی دور بودی چون خونه خیلی بهم ریخته بود و نمی تونستیم تو رو تو خونه نگه داریم برای همین زن عمو شما رو نگه می داشت

واقعا دستش درد نکنه نمی دونم اگه زن عمو نبود من شما رو به کی می تونستم بسپارم

با اینکه زن عمو خیلی خوب ازت مراقبت کرد ولی احساس می کنم لاغر و ضعیف شدی و اسباب کشی شما رو هم اذیت کرده 

انشاءالله که از این به بعد فرصت بیشتری برای رسیدن به شما پیدا کنم و بیشتر مراقبت باشم عزیزم

فرشته من

در جريان همين اسباب كشي بود كه شروع كردي به چهار دست و پا رفتن و حالا ديگه كم كم راه افتادي و از گوشه مبل و صندلي مي گيري و تلاش مي كني كه بايستي

قربون اون چهار دست و پا راه رفتنت برم

وقتي كه انگيزه ات براي رفتن خيلي قوي باشه حتما مي ري مگر اينكه چيزي در مقابلت باشه كه خيلي دوستش نداشته باشي

تو عمرمی مامانی عزيزم

خيلي خيلي شيرين و دوست داشتني هستي براي من

راستي مامان جون ديگه كم كم موقع رفتن به مشهد مقدس هم داره نزديك مي شه و ما به اميد خدا روز 11 خرداد عازم مشهد هستيم

اين سفر اولين سفر زندگيته اميدوارم خيلي خيلي خيلي بهت خوش بگذره

فكر مي كنم بعد از اين خستگي اسباب كشي براي من و بابايي هم خيلي نيازه كه يه سفر بريم و آب و هوايي عوض كنيم

دوستتت دارم

می بوسمتتتتتت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

رعنا (مامان سیما)
8 خرداد 90 19:12
سلام عزیزم خسته نباشین واقعا اسباب کشی خیلی سخته راستی چشمتون روشن صبا خانون دیگه یواش یواش داره راه می افته از حالا هم التماس دعا میکنم
مامان فرشته
9 خرداد 90 11:32
سلام عزیز دلم الهی قربونت برم که اینهمه با محبتی خونه جدید مبارک ان شاا... به سلامتی و دل خوش جیگر خاله قربونت برم با چهار دست و پا راه رفتنت بوسسسسسسسس
مامان فرشته
18 خرداد 90 2:07
سلام عزیزم خوبین ؟ کجایی ؟ هنوز مشغول جابجایی هستی ؟ البته یک ماه طول می کشه کم کم تا بشه یه خونه درکت می کنم خسته نباشی بوسسسسسسسس